قلب دختر
 
انجمن ضد زنان شلوغ
حکایات و داستانها ی زیبا و پند آموز برای زنان و دختران
درباره وبلاگ


به وبلاگ خودتان خوش آمدید دوستتان دارم . نظر بدهید و مرا یاری کنید این وبلاگ برای شماست و بدور از ابتذال و تصاویر مستهجن و بد آموزی های رایج است .بخاطر خودتان هم شده مرا راهنما باشید با تشکر
نويسندگان
پنج شنبه 7 مهر 1390برچسب:قلب,شيطان , :: 10:30 ::  نويسنده : پورباقر مهنه

       

          قلب دختر از عشق بود پاهايش از استواري و دست هايش از دعا.

اما شيطان از عشق و استواري و دعا متنفر بود. پس كيسه‌ي شرارتش را گشود و محكم ترين ريسمانش را به در كشيد. ريسمان نا‌اميدي را. نااميدي دور زندگي دختر پيچيد دور قلب و استواري و دعاهايش. نا اميدي پيله‌اي شد و دختر كرم كوچك ناتواني.

خداوند  فرشته هاي اميد را فرستاد تا كلاف نا اميدي را باز كنند اما دختر به فرشته ها كمك نميكرد. دختر پيله‌ي گره در گره‌اش را چسبيده بود و ميگفت:نه باز نميشود هيچ وقت باز نميشود. شيطان ميخنديد و دور كلاف نااميدي ميچرخيد. شيطان بود كه مي گفت:نه باز نميشود هيچ وقت باز نميشود.

خداوند پروانه‌اي را فرستاد تا پيامي را به دختر برساند. پروانه بر شانه هاي رنجور دختر نشست و دختر به ياد آورد كه اين پروانه نيز زماني كرم كوچكي بود گرفتار در

پيله‌اي. اما اگر كرمي ميتواند از پيله‌اش به درآيد پس انسان نيز مي‌تواند.

خداوند گفت: نخستين گره را تو باز كن تا فرشته‌ها گره‌هاي ديگر را.

دختر نخستين گره را باز كرد...و ديري نگذشت كه ديگر نه گره‌اي بود و نه كلافي.

هنگامي كه دختر از پيله‌ي نااميدي به در آمد شيطان مدت‌ها بود كه گريخته بود.

التماس دعا



پيوندها



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 84
بازدید دیروز : 157
بازدید هفته : 241
بازدید ماه : 1173
بازدید کل : 56408
تعداد مطالب : 492
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1



----------------------------------------------------------------

----------------------------------------------- <-Text1->
Google

در اين وبلاگ
در كل اينترنت